میکنم مست تو را باده فروشم برگیر
میکنم خواب تو را قصه فروشم برگیر
گر به گرد دل تو رقص کنان می گردم
عاشقت میکنم و عشق فروشم برگیر
........نیامدی.........
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه!
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام
دوباره صبح،ظهر،نه غروب شد نیامدی .
شاعر:ناشناس
خدایا:دوستت دارم هرچند گاهی فراموشت می کنم.
در باورمی هرچند گاهی فراموشت می کنم.
در قلبمی هرچند گاهی فراموشت می کنم .
مرا می بخشی هرچند گاهی فراموشت می کنم .
دوستم داری هرچند گاهی فراموشت می کنم.
جانم برای تو،در دستان قدرت تو، زیباترین رویایم.هرچند گاهی فراموشت می کنم.
ببخشای.ببخشای.ببخشای................................