هرکه پیش از آن که از او بخواهند ببخشد، بزرگوارو محبوب است . [امام علی علیه السلام]
انتظار اهورایی
آخرین اعلام
سه شنبه 88 اسفند 4 , ساعت 12:49 عصر  

خسته و گرسنه و بیحال رسیدم. از اطلاعات پرسیدم گفت برو اونور کانتر 3 .هرچی نگاه کردم همه مانیتورا یا خاموش بودن یا تبلیغ نشون می دادن و فقط روی یکیشون اعلام کرده بود تازه اونی هم نبود که مد نظر من بود.پیش خودم گفتم: حواسش پرته بیراه حرف می زنه.یکم چرخیدم .هرهفته میام و هرهفته هم موقعیتمو گم می کنم و باید کلی بچرخم تا دستشویی یا ورودی بازرسی رو پیدا کنم. دستشویی رو از روی تابلوی نمازخونه پیدا کردم و خلاصه برگشتم که بسته ای رو که تو مسیر اومدنی دست نخورده مونده بود بلومبونم با خیال راحت نون و برداشتم روش کره و پنیر مالیدم  و خیالم راحت بود که حالاحالاها خبری نیست.خداییش بود که آخرین تیکه ساندویچ کذایی رو فرو دادم خدا نخواست کوفتم بشه.که اعلام کرد: آخرین اعلام برای سوار شدن به..... قلبم ایستاد و من هنوز حتی کارت نگرفته بودم.به دو دویدم سمت ترافیک آسمان .مرد لاغرمردنی جوون با دوتا مرد میانسال گردن کلفت بحث میکرد حووصلم نشد ادب رو رعایت کنم با صدای بلند گفتم اقا من یکساعته اینجام اعلام ندادن یه هو چی شد اخرین اعلان سوار شدنو دادن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مردک بی حوصله و تقربا با فریاد گفت بدو برو کارت بگیر می رسی. تا جون تو پاهام داشتم دویدم. کارت گرفتم .بالفور پریدم تو سالن و از اونجا بلافاصله در خروجی 4 و بلافاصله اتوبوس. هم خیلی هول ورم داشت و قلبم ریخت هم بعدش که اروم شدم کلی کیف کردم که چه خوب شد کل اعمال کذایی سوار شدن روهم 5 دقیقه شد.

زندگی شل و ول و کند خودم اینجوریه. می دونم آخرش یه دقیقه آخر عمرمو مجبور میشم بذارم واسه کارای عقب افتادم.


نوشته شده توسط باران | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

انتظار اهورایی

باران
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 66 بازدید
بازدید دیروز: 3 بازدید
بازدید کل: 61568 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
لینک های روزانه

انتظار [46]
عصر نوشتن [9]
خیال سبز [54]
[آرشیو(3)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
رومانتیک[4] . هویت[4] . وحشی[2] . طبیعت[2] . حرف کلیدی ندارم[2] . مرهم[2] . عشق و نفرت . زخم . برزخ . بهشت و جهنم . بیم و امید .
نوشته های پیشین

دی ماه
بهمن ماه
اسفند ماه
خرداد 1387
اردیبهشت 1387
فروردین 1387
مرداد 1387
شهریور 1387
بهمن 1387
آبان 1388
آذر 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
اردیبهشت 89
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
لوگوی وبلاگ من

انتظار اهورایی
لینک دوستان من

گل سرخ
پرسش مهر 8
عشق الهی
زن بودن ممنوع
هر آنچه که شما میخواهید...
بانو بلاگ
سیب سرخ
آسمان عطش
مسایل جنسی

سپیده و فرید

روزنگار خانم شین
گیس طلا
گلمریم
روزا
آیدا
ترگل
نیلوفر
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

رهایی
زیرلبی های مادرانه
چشمامو میبندم و تو منو راه ببر...
خدا به همرات
حسودانه
یعنی میشه؟
تنهایی
باز هم تو
فریاد فریاد
ظلم شاخ و دم نداره
آرامش درون و طوفان برون
[عناوین آرشیوشده]