دخترک 6 ساله وقتی یکبار مجبور شد دو سه ساعتی تنها خونه بمونه. وقتی بهش زنگ میزدم میگفت که همه چیز خیلی خوبه و خودش هم حالش خیلی خوبه و اصلا ناراحت نیست .وقتی هم برگشتم همه اینا رو گفت و گفت که تو ذهنش تصور میکرده که همه کنارش هستن. و خیلی بهش خوش گذشته..من پر رو بازی در ارودم و مجبور شدم یکبار دیگه تنهاش بذارم..که دیگه شاکی شد و گفت که اوندفعه خیلی بهش بد گذشته و اصلا تنهایی رو دوست نداره.گفتم ولی خودت گفتی خیلی خوب بوده. گفت : اینو بخاطر این گفتم که تو دلت ناراحت نشه!!!!!!!!!!! ای فدات بشم شیرینکم